- -
-
۱۱ آذر ۱۳۹۹
دنیای عکاسی، یک دنیای زیبا، خیالانگیز در عین حال جذاب و هیجان انگیز است. کسانی میتوانند عکاس ماهری شوند که از خلاقیت، هوش و ذکاوت بالایی برخوردار باشند. ما در قسمت عکاسی به صورت مجزا میخواهیم آموزشهای تخصصی عکاسی را پیگیری و آن را به صورت قسمتهای مختلف تقدیم خوانندگان عزیز کنیم. در این آموزش باکادربندی و انواع کادربندی در عکاسی آشنا میشوید. با آیتیکلوپ همراه باشید.
کادربندی چیست؟
به محل و چگونگی قرارگیری عناصر موجود در یک صحنه، در یک عکس یا تابلوی نقاشی٬ کادربندی گفته میشود. با وجود این که دوربینھا و تجهیزات عکاسی روزبروز خودکارتر و دقیقتر میشوند، هنوز تفاوتھای بسیاری بین عکسھای یک عکاس آماتور و یک عکاس حرفهای وجود دارد. یکی از نکات مهمی که یک عکس حرفهای و با ارزش را از یک عکس ضعیف و آماتوری متمایز میکند، کادربندی در عکاسی و ترکیببندی صحیح عکس است.
کادر، عامل محدود کننده عناصر تشکیل دهنده تصویر است. کادر اولین عاملی است که بیننده با آن تماس پیدا میکند اما شکل کادر نیز در بیان تصویر مؤثر است. امروزه در عکاسی از کادرها مستطیل عمودی، افقی و مربع استفاده میشود.
انواع کادرها
- کادرهای مستطیل افقی: اگر نقطه ای را در داخل کادر مستطیل افقی در نظر بگیریم و حرکتی برای آن تصور کنیم به نظر میرسد که میتواند به سمت چپ یا راست حرکت کند. این کادر با حالت عناصری که در امتداد خط افق گسترده شده اند،متناسب است.
2- کادر مستطیل عمودی: نقطه مورد نظر در این کادر، فقط میتواند به صورت عمودی حرکت کند. کادر مستطیل عمودی، پویاتر از مستطیل افقی است. بنابراین موضوعها در آن پویاتر و پر جنب و جوش تر به نظر میرسد. این کادر با حالت موضوعهایی که شکل کلی آنها عمودی است همخوانی بیشتری دارد.
3- کادر مربع: به دلیل تساوی بین اضلاع این کادر، بیننده به تساوی به چهار ضلع و زاویه آن جلب میشود.
عوامل تعیین کادر
1- موضوع
موضوع: حالت کلی موضوع در انتخاب کادر موثر است. انتخاب کادر باید با حالت جا افتاده و پذیرفته شده ظطبیعی موضوع که در نهایت راحتی مورد پذیرش چشم بیننده قرار میگیرد؛ متناسب باشد. هنگامی که عوامل عمودی متعدد میشوند و در سطح افق گسترش مییابند کادر مستطیل افقی مناسبتر است.
2- عوامل هدایت کننده چشم
عوامل هدایت کننده چشم: این عوامل موجب تعیین کادر میشود از این نمونه میتوان به جهت دید و یا سمت حرکت موضوع خطها، سطحها و تاریکیها و روشناییها اشاره کرد.
زاویه دید را به سه دسته تقسیم میکنند
زاویه دید از روبرو: اگر دوربین در امتداد محور چشم عکاس و عمود بر خط افق باشد زاویه دید روبرو نامیده میشود. در این زاویه دید، تحریف یا اغراق در تصویر به وجود نمیاید و موضوع حالت طبیعی خود را حفظ میکند. بیشتر در عکاسی چهره، به کار میرود.
زاویه دید از پایین: اگر دوربین هنگلم عکاسی پایینتر از خط چشم موضوع قرار گیرد و در ابعاد موضوع اغراق شده و با عظمت و پایداری بیشتری جلوه میکند. اما اگر زاویه دید بسیار پایین باشد موضوع حالت مضحک و غول پیکر به خود میگیرد.
زاویه دید از بالا: اگر دوربین به هنگام عکاسی بالاتر از سطح دید موضوع قرار گیرد تصویر موضوع کوچکتر و حقیرتر به نظر میرسد.
تقسیمات درون کادرها
کادر دوربین 135 که ابعاد آن 36*24 میلی متر است و جزو کادرهای طللایی محسوب میشود. کادر طلایی دارای تناسبات هندسی موزون هستند که چشم بیننده آنها را خوشایندتر از تناسب دیگری میپذیرد. اگر طول و عرض این کادر را به وسیله خطوط فرضی به سه قسمت مساوی تقسیم کنیم، خطوط ترسیم شده را مقطع طلایی و نقاط ناشی از برخورد این خطها رانقاط طلایی مینامند. زیبایی شناسان پس از آزمایشهای متعدد متوجه شدهاند که چشم انسان در اولین برخورد با کادرهای طلایی به مقاطع و نقاط خاصی توجه میکند. سپس به بقیه فضای کادر میپردازد. این مناطق و نقاط همان نقطهها و محلهای طلایی هستند. در الفبای ترکیببندی(کمپوزیسیون) گفته میشود که بهتر است عوامل مهم صحنه را برروی خطها و نقطههای طلایی قرار دهند.
فضای حاکم بر تصویر
در هر صحنه خواه، ناخواه برخی عوامل و عناصر اهمیت بیشتری دارد و بعضی کمتر. مثلا در صحنهای از یک دشت که آسمان صاف است و هرچه هست در سطح دشت توجه را جلب میکند اختصاص دادن نیمی از کادر تصویر به آسمان منطق نیست بلکه بهتر است مقدار کمی از آسمان و بقیه فضای تصویر را سطح دشت بپوشاند. در مداسم راهپیمایی عامل مهم صحنه مردم است و لزومی ندارد مثلا فضای زیادی از آسمان در تصویر بگنجد.
خط افق در تصویر
وجود خط افق در تصویری از منظره، باعث ایجاد عمق و بعد در آن میشود. از طرف دیگر بر جذابیت صحنه نیز خواهد افزود. هنگامی که فضای حاکم زمین است حفظ افق طبعا در بالای کادر قرار میگیرد. اگر خط افق در پایین کادر باشد سبکی و راحتی در تصویر القا میشود و نگاه بیننده توجه کمتری به پایین کادر میکند. واقع شدن خط افق در وسط کادر در صورتی است که آسمان و زمین به یک نسبت ارزش مطرح شدن داشته باشند و عموما مسکون و آرامش زیاد را تداعی میکند. به شرط آن که عوامل شلوغ و پرتحرک در عکس قرار نگیرند.
برشهای نامناسب
در این شرایط راهی جز اصلاح کار به هنگام چاپ باقی نمیماند هرچند که این کار اشکالی ندارد اما خالی از اشکالهم نیست چرا که باعث تقویت کم توجهی و بیدقتی در عکاس میشود اما وقتی عکاس با توجه به دقت کامل اجزای تصویر را در کادربندی میکند حداقل از لحاظ قدرت سازماندهی تصویر، موفقتر است. از طرف دیگر چاپ بخشی از نگاتیو، خواه ناخواه از کیفیت تصویر میکاهد. برش دادن از محلهایی از تصویر انجام میگیرد که لطمهای به بیان و زیبایی تصویر نزند. برای عکسبرداری از انسان و حیوان بهتر است برش در مقاطع مفاصل انجام نگیرد.
عمق و بعد در تصویر
تصویر سطحی دو بعدی است ولی برای جذابیت بیشتر آن لازم است که در آن حجم و بعد صحنه نیز القا شود؛ علاوه بر تاریک روشن، عوامل دیگر میتوانند تداعی کننده حجم و بعد در تصویر باشند.
1- خطوط: یکی از عوامل القای بعد در تصویر، خطوط منحنی است. اگر به موازات یک جاده، عکسی از آن تهیه شود عمق کمتری در تصویر حس میشود اما اگر زاویه دید طوری باشد که جاده در تصویر مایل دیده شود بر حجم بعد تصویر میافزاید. خطوطی که کادر را کاملا مستقیم و با زاویه 90 درجه قطع میکنند القای بعد بسیار کمتری دارند. خطوط پراکنده که در نقطهای از تصویر همدیگر را قطع میکنند.بیشترین بعد و فقاصله را القا میکند مثل ریلهای راهآهن.
2- اندازه جسم: عناصر نزدیکتر، بزرگتر و عناصر دورتر، کوچکتر دیده میشود. با استفاده از این خاصیت نیز، میتوان بعد و فاصله را در تصویر ایجاد کرد. اگر عناصری که از لحاظ حجم بزرگترند در پیشزمینه و به ٌصورت واضح دیده شدند و عناصر دیگر در پس زمینه کوچکتر دیده شوند فاصله و بعد بهتر القا میشود. همچنین تا حدودی ناواضح بودن زمینه نیز میتواند در ذهن بیننده بعد و فاصله را القا کند. اگر به دور دستها نگاه کنید به نظر میرسد که اجسام در فاصلههای دورتر، خاکستری و اجسام نزدیکتر، دارای تیرگی و روشناییها، همچنین جزئیات هستند.
روشهای بهبود کادربندی در عکاسی
- قانون یکسوم: قرار دادن سوژه روی خطوط یک سوم- مهمترین اصل در عکاسی
در عکس شکوفههای بالا، همانطور که میبینید شکوفهها 1/3 تصویر را گرفتهاند. - قانون نقاط طلایی: قراردادن نقاط کلیدی سوژه(چشمها)
- ایجاد حالت S: انحنای سوژه
- ایجاد حالت X: برخورد سوژه با عوامل محیط در طول قطرهای کادر
- بررسی پسزمینه و پیشزمینه تصویر: تنظیم دیافراگم، عمق میدان و نوع کادر عکس
- استفاده از کادرهای طبیعی: استفاده از عناصر موجود، مانند پنجره به عنوان کادر در تصویر
- قاعده فرد: گنجاندن سوژه در کادر با ضریب اعداد فرد
اشتراک گذاری با دوستان