- -
-
۲۲ فروردين ۱۴۰۰
عکاسی هنری تا حد زیادی به انتقال مفهوم و نگاه هنرمند وابسته است؛ اما چه نکتهها و معیارهایی پشت هر عکس هنری جذاب یا موفق وجود دارد؟ در این مقاله، به این نکات اشاره شده است.
با یادگیری تکنیکهای عکاسی مثل نورپردازی، رنگ و... صرفا روش کار با دوربین و تکنیکهای عکاسی را میآموزید؛ ولی برای خلق آثار و عکسهای هنری باید با معیار و مبانی زیباشناسی در هنر بهویژه در عکاسی آشنا شوید. دانستن این معیارها برای رسیدن به سبک منحصربهفرد در عکاسی و تمایز آثار از دیگر عکاسان ضروری است.
امروزه با گسترش دوربینهای دیجیتال و دسترسی بسیاری از افراد به انواع دوربین، عکاسی به امری عادی تبدیل شده است. هر شخصِ دارای دوربین یا تلفن هوشمند میتواند عکاس باشد و عکاسی حرفهای یا هنری طرفداران زیادی دارند. میتوانید در هر دو زمینهی عکاسی حرفهای و هنری فعالیت کنید؛ اما برای خلق آثاری هنری باید در ابتدا با تعریف عکاسی هنری و زیباشناسی هنری آشنا شد.
عکاسی هنری چیست؟
برخی عکاسان عکاسی هنری را صرفا بهعنوان مجموعهای از تصاویر قابل نمایش در گالریها تعریف میکنند. شاید این تعریف مستقیم و شفاف بهنظر برسد؛ ولی تعریف جامعی از عکاسی هنری یا حتی عکس هنری نیست. علاوهبراین، نمونههای متعددی از عکاسی مثل عکاسی خبری وجود دارند که در گالریها نمایش داده میشوند.
تنها ویژگیای که عکس یا عکاسی هنری را از دیگر ژانرهای عکاسی متمایز میکند، مفهوم یا پیام عکس است. اثر هنری روشی برای انتقال احساسات هنرمند است. انتخاب عناصر و نحوهی ترکیببندی به انتقال پیام هنرمند کمک میکنند. پیام عکس میتواند کلمه یا حس یا حتی صرفا ایده باشد. بدینترتیب میتوان از عکاسی هنری برای تأثیرگذاری بر مخاطب و حتی تغییر نگرش و رفتار او استفاده کرد.
عکاسان هنری معروف معمولا زمان زیادی صرف برنامهریزی و ترکیببندی عکسها میکنند. عکاسی هنری مانند فوتوژورنالیسم یا عکاسی خبری نیست. ترکیببندیها در عکاسی هنری با دقت و عمدا ساخته میشوند و تمام عناصر برنامهریزی قبلی دارند.
در عکاسی هنری، اغلب عکس برای انتقال مفهوم کلی کافی نیست؛ بههمیندلیل، عکاس از شیوهی روایتگری برای انتقال پیام مدنظر خود استفاده میکند. مجموعهی این تصاویر همراهبا یکدیگر بیانیهی هنرمند را میسازند. بیانیهی هنرمند پاراگراف سادهی متنی است که هدف کلی پروژه را بیان میکند و چشماندازی را دراختیار مخاطب قرار میدهد.
مانند بسیاری از شکلهای هنری، گاهی مخاطب پیام مدنظر هنرمند را دریافت نمیکند. این مسئله طبیعی است و میتواند بخشی از فرایند خلاق باشد. هنرمندان بازخوردها را میپذیرند؛ چراکه مردم هم بخشی از فرایند خلق آنها هستند. بازخوردها به بهبود کار هنرمندان کمک میکنند. قبل از آشنایی با روشها و ایدهپردازی در عکاسی هنری لازم است با زیباشناسی در هنر و معیارهای آن بهویژه در عکاسی هنری آشنا شوید.
زیباشناسی در عکاسی چیست؟
بهبیان ساده، زیباشناسی در عکاسی بهمعنی ظاهر خوشایند و مطلوب عکس است؛ اما زیباشناسی تعریفی بسیار گستردهتری دارد. عکس زیبا مخاطب را به شگفتی وامیدارد و احساسات او را برمیانگیزد. در این لحظه، ذهن تنها تصاویر را نمیبیند؛ بلکه توقف میکند و شگفتزده میشود.
هر شخص تعریفی متفاوت از زیبایی دارد. براساس اصطلاحی معروف، زیبایی در نگاه بیننده است. افراد معمولا تصاویر و معیارهای زیبایی را براساس استانداردهای خود تجزیهوتحلیل میکنند. زیباییشناسی اغلب به کیفیت تصویر وابسته است و تنها در عکاسی وجود ندارد؛ بلکه در زندگی روزمرهی انسان هم دیده میشود: معماری، غذا، مُد، طبیعت، باغبانی، خودروها و... . انسان بدون تلاش برای رسیدن به زیبایی در زمان ماقبل تاریخ باقی میماند و هیچ استانداردی را بهوجود نمیآورد.
تمام افراد تمایل دارند خوب دیده شوند و لباس خوب بپوشند یا غذاهایشان را بهشیوهای اشتهاآور آماده کنند. شاید این نظر خوشایند نباشد؛ ولی حتی در مصاحبههای شغلی هم انتظار میرود شرکتکنندگان بهشیوهای خاص لباس بپوشند؛ اما چرا افراد به خلق آثار هنری ازجمله عکاسی هنری نیاز دارند؟ انسان همواره بهدنبال خلق آثار خلاقانه بوده است. توضیحهای مختلفی برای این پرسش وجود دارد. یکی از دلایل خلق آثار هنری، برقراری ارتباط و انتقال احساسات و خلق زیبایی است. دستیابی به نتیجهای که ازنظر زیباشناسی خوشایند باشد، هدف آثار هنری است.
تفاوت سبک و زیباییشناسی
یافتن سبک و توسعهی آن یکی از بخشهای مهم زندگی و مسیر هر عکاس است؛ ولی سبک و زیباییشناسی دو مفهوم متفاوت هستند. بهطورکلی سبک بهمعنی روش عکاسی است. روش عکاسی شامل تنظیمات عکاسی، تجهیزات و... است؛ اما زیباییشناسی کمی فراتر از سبک است. نگاهی به گالری تصاویر خود بیندازید. اگر الگوهای رنگی، ترکیببندی، سوژه و موارد خاصی را میبینید که به یکدیگر شباهت دارند، بدینمعنی است که زیباییشناسی را رعایت کردهاید.
برخی عکاسان برای تم فانتزی یا عکسهای نوستالژیک خود معروف هستند و برخی دیگر هم به سوژه اهمیت میدهند. اگر توانستید تنها از روی عکس نام عکاس را حدس بزنید، میتوان لقب منحصربهفرد را به آثار هنرمند داد. همچنین، اگر تصاویرتان برای مخاطب چشمگیر و تأثیرگذار باشند، بدینمعنی است که دیدگاه زیباییشناسانه دارید.
مراحل و مبانی عکاسی هنری
برای عکاسی هنری و رسیدن به سبک و زیباییشناسی منحصربهفرد لازم است به نکات زیر توجه کنید:
- دیدگاه هنرمندان: قبل از خلق اثر هنری هنرمند باید به چشماندازی کلی از ظاهر کارهایتان برسد.
- ایده: مهمترین رکن عکاسی هنری، ایده یا پیام یا احساس است. ایده همان مفهومی است که هنرمند ازطریق آثارش به مخاطب منتقل میکند. ایده یا پیام کار میتواند کوچک و در حد کلمه مثل ترککردن یا بهصورت بیانیهی کامل مثل بررسی تأثیر ماه بر جزرومد باشد. بیانیه یا ایده همان شروع کار و مانند فرضیهی تحقیق است.
- تکنیک: اثری که خلق میکنید، بینش و ایدههای شما را نشان میدهد؛ بهطوریکه وقتی تمام آثار را کنار هم قرار دهید، شباهتهایی با یکدیگر دارند. برای رسیدن به این شباهتها، اغلب هنرمندان از یک رسانه یا تکنیک یکسان برای ایدههایشان استفاده میکنند.
- قالب کلی کار: در پایان، قالب کار شما است که ایدهها، سوژهها و تکنیکها را نشان میدهد. اگر تصاویر خود را در گالری بهنمایش بگذارید، یکپارچگی خاصی در آنها دیده میشود.
- بیانیهی هنرمند: برای اینکه آثار هنری خود را بهنمایش بگذارید، نیاز به بیانیه دارید. بیانیه توصیف کوتاهی از موضوع کار و دلیل خلق آثار است.
وقتی وارد گالریهای میشوید، ممکن است به این فکر کنید که آثار نمایشیافته در چه زمینهای هستند یا چه موضوعی دارند. اینجا است که باید بهدنبال بیانیهی هنری بروید. بیانیهی هنرمند دیدی کلی از نیت هنرمند و دلیل خلق آثار و چگونگی خلق آنها را نشان میدهد. باتوجهبه نکات گفتهشده، برای خلق آثار و تصاویر هنری باید مراحل زیر را طی کنید.
جمعآوری ایدهها
طوفان مغزی یکی از روشهای مناسب برای رسیدن به ایده است. در درجهی اول، قبل از نوشتن ایدهها پرسشهای زیر را با خود مرور کنید:
- به چه موضوعهایی علاقه دارید؟
- بهدنبال انتقال چه پیامی هستید؟
- دوست دارید از چه سوژههایی عکاسی کنید؟
- به چه تکنیکهایی علاقهمند هستید؟
هر چیه به ذهنتان میرسد، فقط بنویسید و زیاد به نوشتهها توجه نکنید. شاید کلمات در ابتدا ربطی بههم نداشته باشند؛ ولی هرچقدر بیشتر پیش بروید، میتوانید به ارتباطی بین آنها دست پیدا کنید. پس از پایان کار، به موارد اصلی ایدهپردازی دست پیدا میکنید.
انتخاب موضوع
موضوع میتواند هر چیزی باشد؛ پیچیدگی موضوعات سیاسی یا اجتماعی. ایدهی شما هرچه باشد، باید سعی کنید ارتباطش با خود و محیط اطراف را پیدا کنید. برای مثال، دربارهی موضوعی مثل مصرفگرایی میتوانید آثار محیطی یا اتفاقی را بررسی کنید که برای کالاها رخ میدهند.
یافتن سوژه برای تصاویر
دربارهی سوژهی مصرفگرایی باید ببینید اهمیت سوژه چقدر است. برای مثال، آیا از سطلهای زباله عکاسی یا مستقیما به برندهای مختلف نگاه میکنید و محصولات مختلف آنها را بهعنوان سوژه انتخاب میکنید.
کار روی تکنیک
تکنیک انتخابی اهمیت چندانی ندارد؛ اما درصورت انتخاب یک تکنیک، باید از آن برای تمام تصاویر استفاده کنید. برای ایجاد رزومه و پرتفولیوی منسجم باید تصاویر ازنظر تکنیکی مشابه باشند.
ساخت قالب کار
اگر بهدنبال برپایی نمایشگاه هستید، باید تصاویر را با دقت انتخاب و برخی تصاویر را حذف کنید. این مرحله کمی دشوار است؛ ولی تمام تصاویر مناسب برای نمایشگاه شما مناسب نیستند و ممکن است به یکپارچگی آثار صدمه بزنند.
بیانیهی هنرمند
درنهایت، نیاز به بیانیه دارید. بیانیه یا سخن هنری زبانی منطبق با دنیای هنر است. اگر بهدنبال برپایی نمایشگاه هستید، بیانیهی هنری شما بهاندازهی آثارتان اهمیت پیدا میکند. درادامه، نمونهای از بیانیهی هنری با موضوع ترککردن ارائه شده است:
این طبیعت انسان است که محیط را به شکلها و فرمهای خوشایند تبدیل کند. در این ساختمانها، زندگی و کار میکنیم و سرگرمی و غذایمان را در آنها مییابیم. زمان زیادی را در اتاقهایی سپری میکنیم که برای کمک به ما در مراحل مختلف زندگی طراحی شدهاند. محافظتنکردن از ساختمانها آنها را بهسرعت بهسمت نابودی سوق میدهد. مجموعهی آثار من دربارهی سرعت این نابودی و شباهت آنها با شرایط انسان است. انسان هم با اهمیت قائلشدن برای خود و مراقبتنکردن از خود به ورطهی نابودی کشیده میشود. من با ارائهی تصاویری از ساختمانهای متروک و قدیمی بهدنبال کشف استعارهی شباهت انسان با ساختمانهای مخروبه هستم.
بیانیهی مذکور نمونهای خلاصه از بیانهی هنرمند است. با جستوجو در گوگل میتوانید به منابع مناسبی دربارهی نوشتن بیانیهی هنری دست پیدا کنید. همچنین، نمونههایی از بیانیههای هنرمندان دیگر را پیدا میکنید که به مسیر خلق هنری آنها اشاره میکنند.
اتاقی قدیمی در مدرسهای متروک. اشیاء پراکنده و بینظم شدهاند.
نکات تکنیکی زیباییشناسی و عکاسی هنری
پس از دانستن مراحل ایدهیابی و رسیدن به بیانیهی هنری و تکنیک انتخابی، لازم است نکات مهارتی مربوط به کار با دوربین، ویرایش و ترکیببندی را بیاموزید که به خلق آثار زیباشناسانه کمک میکنند.
رنگها
ممکن است از تنهای رنگی اشباع، با غلظت زیاد، روشن و تیره برای عکاسی استفاده کنید. شاید هم عکاسی سیاهوسفید را ترجیح میدهید. درهرصورت رنگ نقش مهمی در زیباشناسی عکس دارد و القاگر احساسات و عواطف متفاوتی است. برای مثال، رنگ قرمز یکی از رنگهای قدرتمند است و درمقابل تونهای آبی اغلب حس آرامش را منتقل میکنند.
احساسات مرتبط با رنگ هم بسته به مخاطب تغییر میکنند. رنگها برای مردم در نقاط مختلف دنیا معانی متفاوتی دارند. وضعیت روحی و فکری مخاطب هم بر نگاه او به رنگها تأثیر میگذارد. برای مثال، رنگ قرمز را در نظر بگیرید. اشخاص معمولا این رنگ را رنگ علاقه و عشق میدانند؛ اما با دیدن رنگ قرمز در فیلمهای ترسناک، صحنهی خون یا خطر برایشان تداعی میشود؛ بنابراین، تفسیرهای مختلف از رنگ به دیدگاه مخاطب وابسته هستند.
تأثیرات فرهنگی هم تأثیر گستردهای بر تفسیرهای رنگی خواهند داشت. برای مثال، در برخی فرهنگها رنگ قرمز بهعنوان رنگ خطر و در برخی فرهنگهای دیگر رنگ خوشحالی و انرژی تفسیر میشود. باتوجهبه متغیرهای مختلف، رنگ جایگاه ویژهای در زیباییشناسی عکاسی دارد. روابط رنگی گستردهای براساس طبیعت وجود دارند. آبی رنگ آب، سبز رنگ چمنزار و برگ درختان، قرمز رنگ آتش و زرد رنگ خورشید است. رنگهایی که بهکار میبرید و چگونگی استفاده از رنگها میتوانند حالت روحی یا مود عکس و پیام و زیباییشناسی عکس را تغییر دهند.
انتخاب سوژه
سوژه میتواند تأثیر چشمگیری بر زیباییشناسی تصاویر بگذارد. همچنین، نقطهی تمرکز تصویر است و اغلب چشم مخاطب را جلب میکند. برای مثال، ممکن است برای عکاسی چشمانداز را انتخاب و بخواهید از زیبایی طبیعت عکاسی کنید. خیابانها منبع مناسبی برای یافتن سوژه هستند. عناصر زیباییشناسی چشمانداز خیابانی میتواند بیشتر از منظره باشد: هرجومرج و بینظمیهای شهری نوع دیگری از زیبایی را بهوجود میآورند که شامل تعاملهای انسان و بهطورکلی سوژهای به نام مردم است.
مردم سوژهی دلخواه بسیاری از عکاسان هستند؛ زیرا همیشه در حال تغییر و اغلب اوقات پیشبینینشدنی هستند. زیباییشناسی تصویر با سوژهی مردمی به نوع سوژهها هم وابسته است. برای مثال، شخص مسن یا جوان است؟ آیا تصویر زندگی روزمرهی مردم را نشان میدهد یا مدلهای حرفهای؟ آیا سوژهها دوست یا خانواده هستند؟ این انتخابها بر چگونگی توسعهی کیفیت بصری تأثیر میگذارند.
حیاتوحش سوژهی دیگری است که کیفیت زندگی افراد و طبیعت را ادغام میکند. ثبت حرکت حیوانی در حال حرکت در زیستگاه طبیعی میتواند تصویری چشمگیر باشد. سوژههای انتزاعی هم میتوانند ویژگی زیباییشناسانهی منحصربهفرد را در عکاسی بهوجود بیاورند. سوژههای انتزاعی امکان تجربه و درخشش هنری را برایتان فراهم میکنند.
تضاد
تمام عناصر بصری عکاسی به تضاد و شباهت اشاره میکنند. تضاد به تغییرات بین تیرگی و روشنی و شباهت به نداشتن تغییر بین این دو گفته میشود. تغییر کنتراست یا تضاد در عکاسی باعث ایجاد اشکال و تمایز اشیاء و افراد میشود. کنتراست و شباهت تأثیر زیادی بر موضوع و سایهروشنهای تصویر میگذارند. تصویر دارای کنتراست زیاد درمقایسهبا تصاویر دارای کنتراست کم معمولا بازخورد احساسی قویتری برمیانگیزد؛ بنابراین، کنتراست زیاد معادل تصویری چشمگیر ازنظر بصری است. اگر بهدنبال ایجاد فضایی صلحآمیز و آرامشبخش در تصویرتان هستید، میتوانید از شباهت و هارمونی برای انتقال این حس استفاده کنید. برای خلق تصاویری احساسیتر میتوانید از کنتراست زیاد کمک بگیرید.
نورپردازی
ظاهر سوژه درمقابل جهتهای مختلف نور بهشکل چشمگیری تغییر خواهد کرد. سایهها و روشنیها و فرم با جهت نور تغییر میکنند. میتوانید نورپردازی را در سه جهت اصلی انجام دهید:
- نورپردازی روبهرو: در این حالت، منبع نور درست درمقابل سوژه قرار دارد. با نورپردازی روبهرو میتوانید پیچیدگیهای بصری ایجاد کنید. بااینحال، اغلب از این زاویه در عکاسی استفاده نمیشود؛ زیرا فرم را بهحداقل میرساند و ظاهری مسطح به سوژه میبخشد.
- نورپردازی جانبی: در این حالت، منبع نور در بغل یا کنار سوژه قرار دارد. این حالت نورپردازی گزینهی محبوب بسیاری از عکاسان است. نورپردازی جانبی بهترین راه برای بهبود عمق تصویر است. نورپردازی سوژه از کنار باعث ایجاد تغییرات تدریجی سایهروشنها میشود و ظاهری سهبعدی به اثر میبخشد.
- نورپردازی پشت: در این حالت، منبع نور درست پشت سوژه قرار دارد. نورپردازی پشت باعث ایجاد اثر سیلوئت شده و درمقایسهبا دو نوع دیگر کمی دشوارتر است. برای این نوع نورپردازی باید از میزان نوردهی تصویر مطلع باشید.
در نمونهای از نورپردازی پشت، سوژه پشت به خورشید قرار دارد. نتیجهی این نوع نورپردازی چشمگیر است؛ ولی تغییرات نور خورشید یکی از مشکلات دستیابی به لحظهی ایدئال است. تغییرات نور یکی از روشهای مؤثر برای یادگیری و پیبردن به اهمیت نورپردازی در زیباییشناسی تصاویر است. تغییر اندکی در زاویهی نور و سایههای شفاف میتواند تفاوت چشمگیری را در دیدگاه مخاطب به تصویر بهوجود بیاورند.
اکسپوژر (نوردهی)
با استفاده از اکسپوژر یا نوردهی بهینه برای ترکیببندی میتوان به جلوههای تصویری جالبی رسید. تصویری که نوردهی کمی دارد، زیبایی بصری چشمگیری بهوجود میآورد. تصویر با نوردهی زیاد میتواند باعث فراوانی نور در ترکیببندی شود و حالتی سورئال را به آن ببخشد. درصورتیکه حالت نوردهی زیاد بهخوبی ترکیببندی اعمالشده باشد، اثری دراماتیک را بهدنبال خواهد داشت. نور اضافه میتواند باعث دیدهشدن بسیاری از عناصر در تصویر و ایجاد جلوههای چشمگیر و خوشایند برای مخاطب شود.
فوکوس
ویژگی تصویر به میزان عناصر در فوکوس و خارج از فوکوس وابسته است. نقاط داخل فوکوس معمولا جزئیات بیشتری نشان میدهند و در نگاه اول، توجه مخاطب را به خود جلب میکنند؛ درنتیجه، عکاسان معمولا سوژههای اصلی خود را در فوکوس قرار میدهند. درمقابل نواحی خارج از فوکوس موجود در پسزمینه توجه کمی به خود جلب میکنند.
این گزینه برای عناصری مناسب است که میخواهید عمدا ازنظر مخفی بمانند؛ بههمیندلیل، انتخاب نوع سوژه و محل قرارگیری آن در فوکوس بهطور چشمگیری بر زیباییشناسی تصویر تأثیر میگذارد. بنابراین، باید بیشتر روی عناصری فوکوس کنید که میخواهید بیشتر روی آنها تأکید کنید و عناصر ناخواسته را به حالت محو و خارج از فوکوس قرار دهید.
بافت
مخاطب ازطریق بافت تصویر میتواند حس لمس سوژه را تجربه کند: صاف، خزدار، خشن یا تیز؟ این بافتها، تنها چند نمونه از بافتهای عکس هستند. بافت یکی از ابزارهای ایجاد عمق در عکاسی است. سوژهی بافتدار حس نزدیکی بیشتری برای مخاطب القا میکند. مخاطب معمولا به اشیای بافتدار بیشتر جذب میشود. بافت موجود در تصاویر را به شیوههای مختلفی میتوانید اضافه کنید.
سادهترین راه انتخاب سوژههایی است که جزئیات بافت زیادی دارند. بافت را با تنظیمات فوکوس میتوانید تغییر دهید. اشیای داخل فوکوس معمولا بافت بیشتری از اشیای خارج از فوکوس دارند. درنهایت، میتوانید مقدار بافت تصاویر را در فرایند پردازش نهایی تصویر تغییر دهید. برای انجام این کار از ابزار ویرایشی مثل تغییر وضوح یا اسلایدرهای کنتراست استفاده کنید.
بهیاد بسپارید عکاسی از بافت بهشدت به کیفیت نور وابسته است. برای تأکید بر بافتهای داخل تصویر به مقدار کافی نور نیاز دارید. نمایش بافت در محیط کم نور تقریبا غیرممکن است. زاویهی نور هم نقش مهمی در ایجاد بافت ایفا میکند. نورهایی که از کنار یا بالا میتابند، جزئیات و بافت بیشتری نمایش میدهند. تأکید بر بافتهای موجود در ترکیببندی یکی از روشهای عالی برای تغییر کنتراست تصویر است.
تقارن و تعادل
با قراردادن سوژهها در مرکز قاب، تصویر متقارن میشود. تقارن باعث حرکت چشم مخاطب در تصویر نمیشود؛ بلکه توجهش را به مرکز تصویر جلب میکند. درمقابل با قراردادن سوژهها خارج از مرکز، میتوانید حرکت را به تصاویرتان اضافه کنید. نبود تقارن نشاندهندهی حیات و حرکت است و باعث برقراری ارتباط مخاطب با تصویر میشود. حیات بینقص نیست و این مسئله در عکاسی هم صدق میکند.
ارزش نبود تقارن در زیباییشناسی عکس را میتوانید در قوانین ترکیببندی و قوانین طلایی ببینید که در بخش بعدی به آنها اشاره کردهایم. البته نکات گفتهشده بدینمعنی نیست که کلا از تقارن اجتناب کنید؛ اما بهطورکلی قالبهای نامتقارن ترکیببندی بهتری ایجاد میکنند. هنگام استفاده از نبود تقارن سعی کنید به تعادل دقت کنید. تعادل یکی از مؤلفههای اصلی در ترکیببندی مطلوب است.
ویرایش نهایی
ویرایش نهایی تصویر میتواند کیفیت و مود و زیباییشناسی تصاویر را تغییر دهد. این مسئله بهویژه هنگام عکاسی با فرمت RAW صدق میکند. مجموعهای از تغییرات را در پلتفرمهای ویرایشی مثل فتوشاپ و لایتروم میتوانید اِعمال کنید. تنظیماتی مثل Color Balance ،Contrast ،Saturation و Sharpness تنها نمونههایی از تنظیمات تغییردادنی در نرمافزارهای ویرایشی هستند.
در مرحلهی ویرایش نهایی، تغییراتی میتوانید اِعمال کنید که معمولا بهصورت طبیعی غیرممکن هستند. تصویر را ویرایش کنید و آن را تاریک و اسرارآمیز نشان دهید یا تصویر رنگی را به سیاهوسفید تبدیل و با اِعمال تغییراتی، زیبایی را بهگونهای دیگر تفسیر کنید.
ترکیببندی و زیباییشناسی
برای رسیدن به تصویری مطلوب و خوشایند باید نکاتی را ازنظر ترکیببندی رعایت کرد. درادامه، این نکات را معرفی خواهیم کرد.
استفاده از خطوط راهنما
خطوط راهنما به ناظر کمک میکنند تا تصویری را روایت و توجه را بهسمت سوژه جلب کند یا رابطهای را بین دو یا چند سوژه در تصاویر زیباییشناسانه بهوجود بیاورد. از ساختمانها و سازهها، درختان یا خط افق بهعنوان خطوط راهنمای تصویرتان میتوانید استفاده کنید.
استفاده از مثلثها
مثلثها در تصاویر زیباشناسانه باعث ایجاد راهنمایی برای ناظر در راستای سه خط راهنما میشود که بین سه نقطهی مدنظر ارتباط برقرار میکند. از مثلثهای دارای تناسب و مشابه برای ایجاد تعادل و ثبات یا القای حسی قوی میتوانید استفاده کنید و آنها را در محیط اطرافتان هم بیابید. درصورت استفاده از ساختمانها و پرسپکتیو، مثلثها بهوفور در عکاسی خیابانی دیده میشوند.
استفاده از قانون یکسوم
قانون یکسوم میتواند ترکیببندی را بهطور چشمگیری بهبود دهد. قانون یکسوم شامل دو خط افقی و دو خط عمودی است. از نقطهی تلاقی این خطوط برای قراردادن سوژهها و جزئیات مهم میتوانید استفاده کنید تا ظاهری خوشایند به عکس ببخشید. همچنین، از قانون یکسوم برای محل قرارگیری پرترهها یا خط افق هنگام عکاسی منظره میتوانید بهره ببرید.
نسبت طلایی
با استفاده از نسبت طلایی میتوانید ترکیببندیهای پیچیدهتری ایجاد کنید. نسبت طلایی را میتوان بهراحتی روی تصاویر اعمال کرد؛ ولی معادلهای ریاضی برای آن وجود دارد. نسبت طلایی که بهعنوان مارپیچ فیبوناچی هم شناخته میشود، بهافتخار لئونارد فیبوناچی نامگذاری شد و براساس سریهای فیبوناچی عمل میکند.
قانون فردها
استفاده از تعداد فرد سوژه برای مخاطب جذابتر است؛ زیرا میتوان ترکیببندی طبیعیتری از آنها را بهدست آورد. ناظران معمولا سه یا پنج یا هفت سوژه را بهطور گروهی میبینند تا فردی. از تعداد فرد برای قراردادن سوژهها در تصویر میتوانید استفاده کنید و فضایی منفی نیز در نظر بگیرید. با قراردادن تعداد فرد عناصر در قاب، فوکوس خود را روی برخی عناصر بیشتر کنید تا در پیشزمینه قرار بگیرند.
اصول نظریهی گشتالت
در روانشناسی از نظریهی گشتالت برای درک عملکرد مغز انسان استفاده میشود. شما هم از این نظریه در عکاسی برای بهبود بخشهایی مثل فریمبندی تصویر و داستانگویی میتوانید استفاده کنید. اغلب اوقات اصول گشتالت را در تصاویر قوی میتوانید مشاهده کنید. برخی از اصول گشتالت عبارتاند از: مجاورت و تفرق و بستهبودن. تمام این اصول بر اهمیت جایگذاری سوژهها تأکید میکنند. براساس این اصول مغز میتواند سوژهها را تحلیل کند. برای مثال، اصل مجاورت را در نظر بگیرید. براساس این اصل، سوژهها در نزدیکی یکدیگر قرار دارند و بدینترتیب حالتی آشنا را منتقل میکنند. از این اصل برای تأکید بر رابطهی بین دو یا چند مدل در تصویرتان میتوانید استفاده کنید.
عکاسی هنری پرتره
هنگام خلق اثر هنری، برخی عناصر را میتوانید حذف کنید. بهعنوان نمونه، لزومی ندارد چهرهی سوژه حتما مشخص باشد؛ بلکه میتواند پشت به دوربین باشد. یکی از نکات برجستهی عکاسی هنری آزادی کامل است؛ اما شاید این پرسش مطرح شود که دقیقا باید از کجا شروع کنید. درادامه، نکاتی برای بهبود خلاقیت در عکاسی هنری ذکر خواهیم کرد:
- مدل خود را بشناسید: یکی از نکات مهم اطمینان از آسودگی سوژه یا مدل است. قطعا این نکته برای عکاسی پرتره صدق میکند؛ ولی بهتر است در ثبت دیگر ژانرهای عکسهای هنری هم آن را در نظر بگیرید. عکاسی ممکن است زمان زیادی بگیرید و شامل آزمایشهای زیادی باشد؛ درنتیجه قبل از شروع کار سعی کنید مدلتان را بهخوبی بشناسید. اگر اولینبار در روز عکاسی مدلتان را میبینید، سعی کنید قبل از شروع کار نکات لازم را با او در میان بگذارید. همچنین، میتوانید در برخی پزها بهکمک مدل خود بروید.
- سادگی را حفظ کنید: سعی کنید در عکاسی هنری از پسزمینهای ساده استفاده کنید. بدینترتیب، از انحراف جلوگیری میکنید و تمام تمرکز روی سوژه قرار داده میشود. همچنین، پیغام خود را بهتنهایی ازطریق سوژه میتوانید منتقل کنید. بدینترتیب، میتوانید پرسپکتیوهای سادهای بیابید و درعوض برای سوژهی خود از پزها، آرایش، لباسها یا نورپردازی خلاقانهتری استفاده کنید.
- پیداکردن لوکیشنی با معنا: درمقابل ایدهی بالا، بیشترین تمرکز خود را روی موقعیت عکاسی میتوانید قرار دهید و از آن برای انتقال پیام استفاده کنید. این موقعیت میتواند معماری جذاب یا نورپردازی طبیعی زیبایی باشد. برخی مکانها مثل ساختمان کلیسا در پسزمینه میتوانند معنای بیشتری را القا کنند.
- خودنگاره یا سلفپرتره را امتحان کنید: اگر مدل ندارید، خودنگاره یا سلفپرتره را میتوانید امتحان کنید. بدینترتیب، کنترل بیشتری روی عکاسی هنری خواهید داشت. در این سبک، مخاطب میتواند خالق اثر را هم ببینید و بین مخاطب و هنرمند ارتباط برقرار میشوند.
عکاسی هنری سیاهوسفید
تصاویر سیاهوسفید یکی از بخشهای جذاب عکاسی هنری هستند. تصاویر سیاهوسفید میتوانند بسیار قدرتمند و دراماتیک باشند و حس بیزمانی را به مخاطب منتقل کنند. در این تصاویر، تأکید بیشتری بر نور و کنتراست و بافت میشود و بدینترتیب احساسات یا پیام شما بهخوبی منتقل میشود. درادامه، نکاتی برای بهبود عکاسی هنری سیاهوسفید بیان خواهیم کرد.
- سیاهوسفید فکر کنید: همانطورکه گفتیم، هنگام عکاسی سیاهوسفید، بیشترین تأکید روی عناصری مثل نور و کنتراست است؛ درنتیجه، این عناصر را هنگام طراحی ترکیببندی باید در نظر بگیرید. بهدنبال سوژهها یا موقعیتهایی با ترکیبی از عناصر تیره و روشن بروید و برای اضافهکردن کنتراست به تصویر با نوردهی و کنتراست بازی کنید.
- بهصورت رنگی عکاسی کنید: بهجای عکاسی در حالت B&W (سیاهوسفید)، باید تصاویرتان را کاملا رنگی ثبت و در مرحلهی ویرایش، آنها را به عکس سیاهوسفید تبدیل کنید. با این روش آزادی عمل بیشتری خواهید داشت. روشهای متعددی برای تبدیل عکس رنگی به سیاهوسفید وجود دارد. اگر با تصور صحنهای بهصورت سیاهوسفید مشکل دارید، بسیاری از دوربینها از قابلیت عکاسی همزمان به فرمتهای RAW و JPEG برخوردار هستند. سپس، سبک تصویری تکرنگ (Picture Style) یا شبیهسازی فیلم (Film Simulation) را برای مشاهدهی ظاهر تصاویر سیاهوسفید میتوانید ببینید و درعینحال، اطلاعات رنگی را هم حفظ کنید.
- زمانی را صرف تنظیمات کنید: در طول ویرایش، میتوانید تنظیمات مختلفی برای تنظیم کنتراست تصاویر سیاهوسفید تغییر دهید و به حالتهای مختلفی در تصاویرتان دست پیدا کنید. برای مثال، در فتوشاپ از تنظیمات Levels و Curves برای تنظیم تراز رنگی میتوانید استفاده کنید. علاوهبراین، قابلیت Adobe Camera Raw امکان تغییر روشنایی هشت رنگ مختلف در تب HSL/Grayscale را فراهم میکند.
عکاسی هنری منظره
مقالههای مرتبط:
تصویر هنری منظره میتواند تصویر کوهستانی مهآلود یا چشمانداز درخشانی از دریا یا جنگلی تاریک باشد. درهرصورت، منظرهها مفهوم و معنا را بهخوبی میتوانند منتقل کنند؛ ولی باید بهخاطر بسپارید که عکاسی هنری منظره به مفهوم تفسیر محیط اطراف است، نه صرفا مشاهدهی منظرهها. پیداکردن چشماندازی بینقص یا زیبا برای این سبک عکاسی کافی نیست؛ بلکه باید نکاتی را برای بهبود عکاسی هنری در این ژانر رعایت کنید و راههایی خلاقانه را برای ایجاد ترکیببندیهای مختلف از منظرهها بیاموزید. درادامه، به برخی از این روشها اشاره خواهیم کرد:
- افزودن معنا: هنگام عکاسی از چشماندازها، کنترل زیادی بر تنظیم چشمانداز ندارید؛ درنتیجه برای اضافهکردن معنا به تصاویرتان، باید جستوجو کنید و بهدنبال نکاتی برای داستانگویی باشید. برای مثال، یافتن درخت برای استفاده در پیشزمینه که در تضاد با درختی مُرده در پسزمینه است، میتواند حس مرگ یا تولد مجدد را برانگیزد. عکاسی از گُلی تنها در یک زمینه میتواند به انتقال حس انزوا یا سرزندگی کمک کند. همانطورکه مشاهده میکنید، با عناصر یکسان داستانهای متفاوتی میتوانید نقل کنید. همچنین، ازطریق ترکیببندی و نورپردازی و روشهای ویرایش حالت روحی تصویر را به مسیر دلخواه میتوانید هدایت کنید.
- ایجاد ظاهری غیرطبیعی: در طول فرایند ویرایش نهایی، رنگهای مختلف را روی کارتان آزمایش کنید. بهعنوان نمونه، از تصحیح رنگ برای ایجاد تونهای غیرطبیعی استفاده کنید؛ ایجاد آسمان بنفش، چمن زرد، درختهای قرمز یا هر چیز دیگری. دیدن سوژههای طبیعی با رنگهای غیرطبیعی جذابیت عکس را برای مخاطب میتواند افزایش دهد.
- استفاده از فضای منفی: فضای منفی ابزاری فوقالعاده در عکاسی منظره برای جلب توجه مخاطب به محل دلخواه است. با درنظرگرفتن فضای منفی، از انحرافها میتوان خودداری کرد و مفهوم عکس را واضحتر نمایش داد. درنتیجه، از آسمان خالی یا آب ثابت یا زمین پوشیده از برف نترسید.
اشتراکگذاری تصاویر و جذب مخاطب
پس از خلق آثار هنری طبیعتا باید آثارتان را بهنمایش بگذارید یا حتی از آنها کسب درآمد کنید. روشهای مختلفی برای اشتراکگذاری آثار هنری و ارائهی بازخورد وجود دارد که درادامه به آنها اشاره خواهیم کرد. دو روش برای نمایش آثار وجود دارد: راهیابی به گالریها و نمایش آنلاین آثار.
راهیابی به گالریها
برای نمایش آثار نسخهی چاپی آثارتان را در گالریها میتوانید بهنمایش بگذارید. نمایش در گالریهای معتبر رزومهتان را پربارتر میکند و روشی مناسب برای دریافت بازخوردِ جامعهی هنری و فعالان این زمینه است. با نمایش آثارتان در گالریها، استعدادتان را میتوانید بهنمایش بگذارید و حتی آنها را بفروشید. برای این منظور، باید نکات زیر را بدانید:
- شرکت در انجمن هنرهای محلی: در افتتاحیهی نمایشگاهها و گالریهای اطرافتان، سعی کنید تاحدممکن فعالانه شرکت کنید. خود را به مالکان گالری و کیوریتورها و هنرمندان معرفی کنید. علاوهبراین، به نوع کاری دقت کنید که در نمایشگاهها میبینید؛ زیرا گاهی اوقات کیوریتورها و گالریها دیدگاه یا تم خاصی را برای نمایش انتخاب میکنند. همچنین، بهدنبال رویدادهای فروش آثار هنری بروید. این رویدادها روشی مناسب برای کسب تجربه در زمینههای قیمتگذاری و بهبود آثار هنری میتوانند باشند.
- برقراری ارتباط با هنرمندان دیگر: سعی کنید با هنرمندان دیگر ارتباط برقرار کنید. هنرمندان را در شبکههای اجتماعی مثل گروههای فیسبوکی یا انجمن هنرهای محلی میتوانید پیدا کنید. پس از برقراری ارتباط با هنرمندان دیگر، تلاش کنید با آنها همکاری کنید. همکاری دو هنرمند سناریویی بردبرد است.
- شرکت در مسابقههای هنری: برندهشدن در رقابتها و مسابقههای هنری به شناختهشدن شما میتواند کمک کند. برگزارکنندگان رقابت معمولا بهخوبی برندگان را معرفی میکنند؛ بدینترتیب، مجموعهی وسیعتری از مخاطبان با هنرمند آشنا میشوند.
- ساخت پرتفولیو: ساخت پرتفولیو قدم مهمی در پذیرش آثار هنری در گالریها است. برگزارکنندگان با دیدن پرتفولیو و نمونهکارها برای برگزاری نمایشگاه تصمیم میگیرند.
نمایش آنلاین آثار هنری
پس از تهیهی مجموعهی آثار هنری، پرتفولیوی عکاسی آنلاین هم میتوانید بسازید. پرتفولیوی شما مانند گالری هنری شخصی عمل میکند که در آن، بهترین آثارتان را میتوانید بهنمایش بگذارید.
- انتخاب پلتفرم مناسب: با ساخت وبسایت و قراردادن آثار در وبسایت یا بلاگ شخصی، پرتفولیوی آنلاین میتوانید بسازید. اگر از ظاهر وبسایتتان مطمئن نیستید، از وبسایت عکاسان معروف دیگر میتوانید الهام بگیرید.
- شبکههای اجتماعی: شبکههای اجتماعی مثل اینستاگرام و دیگر شبکههای تخصصی عکاسی مثل فلیکر فرصت و امکانات مناسبی دراختیار عکاسان قرار میدهند تا آثارشان را به اشتراک بگذارند و بازخورد مخاطبان را دریافت کنند.
خطاهای متداول در عکاسی هنری
گاهی برای بهترشدن آثارتان از برخی خطاها باید اجتناب کنید. برخی خطاها بهقدری دقیق و جزئی هستند که بهچشم نمیآیند یا نمیدانید اِشکال کار کجاست. درادامه، به برخی از خطاهای رایج در عکاسی هنری اشاره خواهیم کرد.
- نادیدهگرفتن کیفیت تکنیکی: با اینکه عکاسی هنری تا حد زیادی مربوط به نادیدهگرفتن قوانین و گوشدادن به صدای قلب است، مهارت تکنیکی در عکاسی را بهعنوان ابزار انتقال احساس نباید نادیده گرفت. عکاسی هنری به تخصص فراوانی نیاز دارد. بهعنوان نمونه، نکاتی مثل فوکوس مناسب، نورپردازی یا نوردهی و ترکیببندی مهم هستند. با کسب مهارت در این بخشها از آنها بهعنوان اَشکالی ارتباطی برای انتقال پیامتان میتوانید استفاده کنید.
- اشتباهگرفتن کیفیت تکنیکی با هنر: با اینکه کیفیت تکنیکال برای عکاسی هنری ضروری است، عکسهایی که ازنظر تکنیکی بینقص هستند، لزوما هنری نیستند. عکاسی هنری حول محور پیام و مفهوم است. رعایت موارد تکنیکی لزوما عناصر هنری و ترکیببندی را پوشش نمیدهد.
- پیروی از تعداد زیاد قوانین: عکاسان تازهکار سعی میکنند تمام قوانین را بیاموزند. قوانینی مثل قانون یکسوم، نسبت طلایی و... تصویر هنری زیبایی میتوانند خلق کنند؛ اما پیروی از تعداد زیادی از قوانین مانند تمام عکاسان دیگر شاید باعث شود تصاویر به یکدیگر شبیه شوند. اگر میخواهید هنرتان منحصربهفرد باشد، سعی کنید برخی از قوانین را نقض کنید.
- تلاش برای خلق تصاویر زیبا: تقریبا کل عکاسی تجاری حول محور تصاویر زیبا و خوشایند است؛ درنتیجه بسیاری از عکاسان از فیلتر یکسانی برای درک زیبایی تصاویر استفاده میکنند. باوجوداین گاهی پیغامی که میخواهید منتقل کنید، کاملا در تضاد با معیارهای زیبایی است. گاهی اوقات کثیفی یا گردوغبار بهتر پیغام را منتقل میکنند. هنر لزوما نباید زیبا باشد؛ ولی تأثیرگذار و تکاندهنده میتواند باشد.
- استفادهنکردن از انتزاع: انتزاع در عکاسی هنر به مفهوم حذف عناصر زاید و کاهش آنها به موارد ضروری است. بدینترتیب، بیننده در سطحی بنیادی با تصویر ارتباط برقرار میکند. انتزاع را در مرحلهی ترکیببندی یا حتی ویرایش نهایی روی تصاویر میتوان اِعمال کرد. درهرصورت، انتزاع بخشی جدانشدنی از انتقال پیام مناسب عکس است.
سخن پایانی
تعریف هنر کار دشواری است. این مسئله برای عکاسی هنری هم صدق میکند. در سراسر دنیا، سبکهای متعددی برای عکاسی وجود دارد؛ اما نقطهی مشترک تمام عکسهای هنری انتقال پیام است. کلید درک عکاسی هنری درک بصریسازی پیام و مفهوم است. آیا عکاس ازطریق هنرش سخن میگوید یا عکس صرفا هدفی تجاری دارد؟ چگونگی ادراک اثر بخشی از این معادله است.
هنرمند باید به درونش رجوع کند. از علایق یا خودش عکاسی کند و نگران تفکر افراد دیگر نباشد. با شناخت سوژه و دیدگاه و روش خلق اثر بهراحتی بیانیهی هنریتان را هم میتوانید تولید کنید و در مسیری جدید قرار بگیرید. اگر صرفا بهدنبال خلق آثاری دوستداشتنی هستید که در نظر دیگران زیبا باشند، شاید نتوانید به درجهی عکاسی هنری برسید. بااینحال، اگر دیدگاه یا پیامی دارید، ایدههایتان را ازطریق عکس میتوانید منتقل کنید.
اشتراک گذاری با دوستان