- -
-
۱۹ آذر ۱۴۰۰
قانون حمورابی از کهنترین الواح باستانی حاوی برخی از نخستین نمونههای حقوق جزا و حقوق مدنی در تاریخ بشری است که همچنان از بحثهای جذاب دنیای باستانشناسی بهحساب میآید.
قانون حمورابی یکی از قدیمیترین الواح باستانی است که باستانشناسان تابهحال موفق به کشف آن شدهاند. این کتیبهی سنگی متعلق به بینالنهرین باستان در سال ۱۹۰۱ در شوش خوزستان کشف شد و قدمت آن به سال ۱۷۵۵ق.م بازمیگردد. قانون حمورابی مشتمل بر ۲۸۲ بند است. جالب آنکه این کتیبهی سنگی از جنس بازالت را در حالی ژاک دو مورگانِ باستانشناسی در ایران کشف کرد که دستکم ۴۰۰ کیلومتر با محل فرمانروایی حمورابی فاصله داشت.
لوح سنگی به قدمت تمدن بشر
بهگزارش وبگاه Grunge، قوانین لوح حمورابی از قوانین جزائی معمولی تا مجازاتهای سختگیرانه و مخوف متغیر هستند و رویهم ترجمهی این کتیبهی باستانی به مورخان این امکان را داده تا تصویر اجمالی از جامعهای سازمانیافته و منظم در بیش از ۳۷۰۰ سال قبل دراختیار داشته باشند. قانون حمورابی در حالی کشف شد که قبلا به سه تکه شکسته شده بود؛ بااینحال، تمام کندهکاریها و حکاکیهای این لوح نفیس دستنخورده باقی مانده بودند تا مورخان امکان رمزگشایی آن را داشته باشند.
در لوح حمورابی نقاشیای از حمورابی بههمراه شمس، ایزد آفتاب بابلیان حکاکی شده است. به تصویر کشیدهشدن حمورابی بههمراه شمس بهدلایل زیادی اهمیت دارد. ابتدا اینکه این کتیبه رابطهی عمیق بین پادشاه و ایزدان را نشان میدهد. درضمن این نقش کندهکاریشده حمورابی را در حالی نشان میدهد که حاکم جامعه است و همچنان ایزدی بر او سلطه دارد.
بهنقل از «دائرةالمعارف تاریخ باستان»، قوانین مدونشده در الواح باستانی همچون حمورابی نه از سوی آدمیان، بلکه ایزدان وضع شدهاند. حمورابی نیز پادشاهی است که از این ارتباط الهی به سود خود استفاده کرد و توانست قلمرو پادشاهی خود را گسترش دهد و بر بخش اعظمی از بینالنهرین باستان حکمرانی کند. حمورابی نهتنها توانست اقتدار و نفوذ خود را بر تمام سرزمینهای باستانی خاورمیانه امروزی حکمفرما کند؛ بلکه قوانین جامع و کامل او بعد از بیش از سههزار سال همچنان نام و آوازه او را در جهان زنده نگه داشته است.
لوحهای که بهدستور پادشاه بابل باستان نگاشته شد
حمورابی پادشاه بابل باستان بود که از سال ۱۷۹۲ تا ۱۷۵۰ ق.م بر بینالنهرین مرکزی (عراق امروزی) فرمانروایی میکرد. او، ششمین پادشاه اولین امپراتوری بابل، قوانینی را برای اجرای عدالت در میان شهروندان خود نگاشت و مجازاتهای بسیار سخت و اغلب مرگباری را برای کسانی وضع کرد که از قوانین تخطی میکردند. حمورابی فرمانروایی ماجراجو بود که قلمرو پادشاهی بابل را از امتداد رود حاصلخیز فرات گسترش داد و سرزمینهای وسیعی را به خاک بینالنهرین ضمیمه کرد. حمورابی برای اینکه بتواند بر زمینها بسیار و رعایای آن کنترل داشته باشد، نظامی قضایی را بهوجود آورد که تمام سرزمینهای فتحشده را با یکدیگر متحد نگه میداشت.
بهنوشتهی «دانشنامه بریتانیکا»، روی کتیبهی سنگی حمورابی نقوشی حکاکی شده است که نشان میدهد شمس، ایزد آفتاب و ارمغانآور عدالت و برابری لوح را به حمورابی میدهد. این تبادل قانون بین فرمانروایان و پادشاهان باستان در دوران باستان اتفاق معمولی بوده است. چنانکه مصریان باستان ایزدان را آورندگان دانش میدانستند، فراعنه نیز در مصر باستان نقش مفسّر آموزههای خدایان را عهدهدار بودند و همچون پلی بین بشر و هوش الهی عمل میکردند. بااینحال، قانون حمورابی یکی از اولین نمونههایی است که در آن قدرت بین ایزدان و حاکمان جابهجا میشود.
قانون حمورابی اولین نمونه از قوانین بشری نیست!
درحالیکه قانون حمورابی بیش از ۳۷۰۰ سال قدمت دارد، قانوننامهی سومری «لیپیت-ایشتار» در ایسین دستکم دویست سال از کتیبهی حمورابی قدیمیتر است. این در حالی است که قدمت قانوننامهی دیگری متعلق به فرمانروای سومری «اورنامو» از شهر اور به قرن بیستویکم قبلازمیلاد (بیش از ۴۰۰۰ سال قبل) بازمیگردد که شباهت این دو کتیبه کهن به قانون حمورابی از اثرگذاری این الواح سنگی بر قانوننامه مشهور بابلیان خبر میدهد.
قانوننامهی اورنامو مجموعهی احکام جزائی وضعشدهی خدایان بینالنهرین بود که پادشاهان آن را تفسیر و سپس بر کتیبههای سنگی حکاکی کرده بودند. این قانوننامه مشتمل بر ۴۰ بند بود که در آن همچون لوح حمورابی قوانین و مجازاتهایی بهچشم میخورد. برخی از بندهای نخستین نظام حقوقی جهان عبارتاند از: «اگر شخصی دندان دیگری را بشکند، باید دو شِکِل (نیم اونس) نقره به دیگری بپردازد» و «اگر کسی آدمربایی کند، باید زندانی شود و پانزده شکل نقره نیز بپردازد». برخلاف قانون حمورابی، این مجموعه قوانین خشونت کمتر و هزینههای سنگینتری داشتند و بهجای توحش و خونریزی، در آن بیشتر از غرامت و جریمه سخن رفته بود؛ ولی ظاهرا در قرون بعدی شفقت و مهربانی از میان فرمانروایان بینالنهرین باستان کاملا رخت بست.
بینالنهرین باستان محل زایش نوشتار و نجوم و قانون بود
طبق آنچه در مستند تلویزیونی کوتاهی به نام «بینالنهرین باستان ۱۰۱» که از شبکهی «نشنال جئوگرافیک» پخش شد، این سرزمین باستانی محل زایش قانون حمورابی و زادگاه بسیاری از ابداعات مهم تمدن بشری ازجمله نوشتار و علم و حقوق بوده است. همچنین، در بینالنهرین باستان بود که دستگاه اعداد پایه ۶۰ ابداع شد. این نظام شمارشی شامل دقیقه ۶۰ ثانیهای و ساعت ۶۰ دقیقهای و زاویه ۳۶۰ درجهای دایره بود.
مردمان بینالنهرین باستان با درک فراوان خود از ریاضیات عامل پیشرفتهای شگرفی در حیطهی نجوم نیز شدند. آنها توانستند براساس موقعیت ستارگان در آسمان شب و تغییرات فصلی سال را به ۱۲ ماه مجزا تقسیم کنند. علاوهبراین، یکی از نخستین صورتهای نوشتاری تاریخ مشهور به «خط میخی» نیز درحدود ۳۵۰۰ سال قبلازمیلاد در بینالنهرین باستان اختراع شد. بدینترتیب، بینالنهرین با درک شگفتانگیز خود از ریاضیات و علوم و توانایی خود در احداث قصرهای عظیم همراه با قوانین مکتوب ثبتوضبطشده در قانون حمورابی تمدن پیشرفتهای بود که بر بسیاری از نظامهای حقوقی دنیای امروز تأثیر گذاشت.
قانون حمورابی برای حکمفرمایی عدالت در جامعه ساخته شد
قانون حمورابی یکی از نخستین شواهد بهجایمانده از قوانین مربوط به سرقت، صدمهزدن، مرگ و حتی حقوق زنان در جهان است. برای مثال، در بند ۱۴۲ آمده است: «اگر زنی بخواهد دیگر تحت تصرف شوهر خود نباشد، گذشتهی او بررسی میشود و چنانچه او زن بدی نباشد و بلکه شوهرش ارزش او را ندانسته باشد، آن زن مقصر نیست و باید جهیزیهی خود را پس بگیرد و به خانهی پدری بازگردد.» قانون حمورابی قوانینی برای ساختوساز، قوانین خانواده (برای ازدواج و طلاق)، قوانین خسارت به اموال، قوانین جزائی (سرقت و خسارت)، قوانین اقتصادی (دادوستد و معاملات)، قوانین مربوط به مسئولیتهای دولتی و حتی قوانینی برای قصور پزشکی داشته است.
نمونههایی از بندهای قانون حمورابی
بندهای قانون حمورابی در قالب «اگر» و «باید» وضع شدهاند. برای مثال، «اگر X اتفاق بیفتد، باید Y شود». در قانون حمورابی، بهمنظور برقراری نظام تجارت منظم برای مثال شهروندان را ملزم میکرد: «اگر شخصی بدهکار است و همسر یا پسر یا دختر خود را بفروشد یا آنها را به بردگی دهد، [و آنها] تا سه سال در منزل خریدار یا ارباب خود مشغول به کار باشند، در سال چهارم به آنها حق آزادی داده میشود.»
طبق یکی از بندهای مربوط به ساختوساز قانون حمورابی، «اگر بنّایی خانهای بسازد و ساختمان محکم نباشد و دیوار تَرَک بخورد، بنّای ساختمان باید دیوار را با هزینهی خود محکم کند». جبران منصفانهی خدمات نیز از اولویتهای جامعهای عدالتخواه در بینالنهرین باستان بوده است. برای مثال، «اگر شخصی کارگر مزرعهای را به استخدام خود درآورد، باید سالانه هشت گور غله (معادل ۹۶ شِکِل) به او بپردازد» یا «اگر گاوی رم و کسی را مجروح کند یا او را بکشد، کسی حق شکایت از صاحبش را ندارد». بهعبارتدیگر، در این مورد خاص ادلّهی کافی برای به دادگاه کشاندن فرد وجود ندارد.
نمونههایی از مجازاتهای قانون حمورابی
قانون حمورابی یکی از اولین نمونههای «اصل برائت» یا همان فرض بیگناهی متهم است. بااینحال، همچنان صدها نمونه از مجازاتها در قانون حمورابی برای مواقعی وجود دارد که مجریان قانون گناه متهم را به اثبات برسانند. نمونههای این مجازاتها نیز متفاوت است و شامل جریمه، غرامت، قطع اعضا و جوراح و مرگ میشود. در اغلب موارد، قانون مقابلهبهمِثل یا همان چشم دربرابر چشم انتظار مجرمان را میکشید. در بندِبند قوانین حمورابی، ارجحیت پیبردن حقیقت بهچشم میخورد. برای مثال، در بند دوم این قانوننامه آمده است: «اگر شخصی بخواهد با بهکارانداختن سِحر و جادو دیگری را علیه خود متهم کند؛ اما [جرم او] ثابت نشود، متهم باید به رود مقدس انداخته شود. اگر او غرق شود و رود او را به تصرف خود درآورد، کسی که او را متهم کرده، خانهی او را تصاحب میکند؛ ولی اگر رود مقدس بیگناهی او را نشان دهد و او از غرقشدن نجات یابد، کسی که به او تهمت زده است، به مرگ محکوم میشود.»
بااینحال، وقتی جرم خطاکاران به اثبات میرسید، مجازاتهای وحشتناکی درانتظارشان بود. در بند ۲۸۲ میتوانیم نگاهی اجتماعی به رابطهی مابین اربابان و بردگان داشته باشیم. در این بند چنین آمده است: «اگر بردهای به ارباب خود بگوید «تو ارباب من نیستی»، باید به حساب برده رسیدگی شود [و چنانچه ثابت شود که همچنان بردهی اربابش است]، ارباب گوش او را بّبرد.»
در بینالنهرین باستان همچون مجازات سرپیچی از دستور ارباب، نافرمانی از والدین نیز میتوانست برای هر کسی دردسر زیادی بهوجود بیاورد. برای مثال، «اگر پسری پدر خود را کتک بزند، دست او را باید بّرید». همین مجازات بّریدن دست برای پزشکی اجرا میشود که «با چاقوی برنزی خود فردی را جراحی کند و باعث مرگ او شود یا او را کور کند».
تأثیر قانون حمورابی بر جامعهی روزگار خود چه بود؟
قانون حمورابی نحوهی رفتار جامعه را تعیین میکرد. مجموعه قوانین حکاکیشده بر این کتیبهی باستانی برای اثرگذاری روی روحیهی مردم تهیه شده بود و قوانین در سراسر بینالنهرین باستان ازجمله بابل و چندین شهر و دولت محلی اجرا میشد. این قوانین سختگیرانه برای برقراری نظم در جامعه و جلوگیری از آسیبرساندن اقویا به ضعفا تعریف شده بودند. بااینحال، مورخان همچنان بهدرستی نمیدانند مقرارت لوح حمورابی با چه شدتوحدتی در جامعهی آن روزگار اجرا شدهاند. حتی برخی پژوهشگران عقیده دارند که این مجموعه قوانین بههیچوجه نمایانگر نظام حقوقی واقعی نبودهاند؛ بلکه این لوح سنگی بیشتر حکمِ ابزاری تبلیغاتی برای نشاندادن سلسلهمراتب حمورابی به شهروندان عادی را داشته است.
براساس این فرض، مجازاتهای سهمگینی که در قانون حمورابی بهچشم میخورد، درواقع تاکتیکی برای ایجاد رعبووحشت در شهروندان بابل بوده است. بااینحال، مهم نیست واقعیت چه بوده باشد، خواه قانون حمورابی برای حفاظت از شهروندان و خواه برای ترساندن وضع شده باشند، این مجموعه قوانین همچون آنچه در قوانین امروزی نیز شاهدیم، هدفی جز برقراری نظم و امنیت اجتماعی دنبال نمیکردند.
قانون حمورابی بر چه کسانی اثر میگذاشت؟
تمامی شهروندان به رعایت قوانین مجبور بودند؛ اما برخی از افراد بسته به طبقه یا موقعیت خود در جامعه، بهای کمتری برای مجازاتها میپرداختند یا از مجازاتهای شدیدتر میگریختند. برای مثال، در بند ۱۹۸ قانوننامهی حمورابی آمده است: «اگر شخصی چشم فردی از عوام [معمولی] را از بین ببرد یا استخوان او را بشکند، باید یک مین نقره (معادل ۶۰ شِکِل) بپردازد.». این در حالی است که در بند ۱۹۹ آمده است: «اگر شخصی چشم بردهای را از بین ببرد یا استخوان بردهای را بشکند، باید نیمی از بها را بپردازد.» در همین حال، در بند ۲۲ آمده است که مجازات همگانی برای سرقت مرگ است و اصلا هم فرق نمیکند متهم چه کسی باشد: «اگر کسی مرتکب سرقت و دستگیر شود، باید به مرگ محکوم شود.»
تأثیر قانون حمورابی بر زنان بینالنهرین باستان
قانون حمورابی با قوانین سختگیرانه و مجازاتهایی که برای تمام مردم جامعه ازجمله زنان بینالنهرین در نظر گرفته بود، گفتنیهای زیادی برای پژوهشگران کنونی دارد. از قوانین این کتیبهی باستانی واضح است که زنان درمقایسهبا مردان موقعیت اجتماعی پایینتری داشتند. اگرچه در قوانین از حق طلاق زنان گفته شده است، مدارک کمی وجود دارد که نشان از استقلال مالی و آزادی زنان داشته باشد.
درواقع، حتی از برخی قوانین حمورابی آنطور استنباط میشد که جان زنان ارزش چندانی نداشته است. برای مثال، در یکی از بندهای عجیب قانون حمورابی آمده است: «اگر یک کاهن زن که در صومعه زندگی نمیکند، میخانهای دایر کند یا برای میخواری به میکدهای برود، باید آن زن را سوزاند.» علاوهبراین، «اگر کسی با ضربهای باعث شود یک زن عوام سقط جنین کند، آن شخص باید پنج شِکِل نقره به او بپردازد. اگر آن زن فوت کرد، او باید نیم مین نقره بپردازد». این در حالی است که اگر فردی موجب مرگ یک مرد شود، تنها مجازات او اعدام است. بااینحال، در مورد مشابه اگر زنی کشته شود، مجازات صرفا بهشکل غرامت بود.
قانون حمورابی بر سایر تمدنها و مذاهب نیز اثرگذار بود
دیگر شهرها و تمدنها نیز برای مدتهای مدیدی پس از دوران پادشاهی حمورابی از این قوانین در جوامع خود استفاده کردند؛ بهطوریکه نسخههایی از قوانین حمورابی را میتوان در پادشاهیهایی تا هزار سال پس از دوران حمورابی نیز ردگیری کرد. حتی با تغییر حکومتها در بینالنهرین، همچنان قوانین حمورابی رونویسی و برای امتحانگرفتن از کاتبان بهکار گرفته میشدند. ادیان جهانی مانند یهودیت و مسیحیت نیز از برخی قوانین حمورابی در کتب مقدس خود استفاده کردهاند. برای مثال، در قانون حمورابی آمده است: «اگر کسی چشم فرد دیگری را از بین ببرد، چشم او را نابود میکنند» و در آموزههای عهد عتیق (تورات) در سفر خروج ۲۱ نیز میخوانیم: «و چشم بهعوض چشم و دندان به عوض دندان و دست به عوض دست و پا به عوض پا.»
اهمیت قانون حمورابی در دنیای امروز
قانون حمورابی برای جامعهی امروز نیز اهمیت دارد و اساسا نمایانگر نمونهای از اولین چهارچوبهای قانونی و حقوقی تاریخ بشر است. این کتیبهی باستانی نشان میدهد با وجود فاصلهی هزاران سالهای که ما انسانهای فعلی با مردمان بینالنهرین داریم، مفهوم عدالت چقدر به همین حالا شبیه بوده است. علاوهبراین، پژوهشگران میتوانند با مطالعهی قانون حمورابی نشان دهند که حاکمان آن دوران چطور از شهروندان خود دربرابر جنایت و بیعدالتی محافظت کردهاند و مشخصا زندگی مردم بینالنهرین در حدود ۳۷۰۰ سال قبل به چه نحوی بوده است.
آنچه مشهود است، قوانین باستانی همچون حمورابی توانستند با بهکارگرفتن اصل برائت و شواهد و شهود راه را برای تدوین قوانین حقوقی امروزی هموار کنند. برای مثال، در برخی از بندهای لوح حمورابی بهوضوح میتوان دید که مردم باستان نیز میتوانستند با اتهام و ادلّه به دادگاه مراجعه کنند. در بند سوم قانون حمورابی آمده است: «اگر شخصی در دادگاه گواهی دروغ یا شهادتی دهد که به اثبات نرسد، چنانچه در اتهام او پای مرگ و زندگی در میان باشد، شاهد سزاوار مرگ خواهد بود.»
بازدید از قانون حمورابی در موزهی لوور پاریس
اگر قانون حمورابی توان سخنگفتن داشت، شکی در این نیست که میتوانست داستانهای باورنکردنی ازجمله هیاهویی که با کشف آن در ایران اوایل قرن بیستم بهوجود آمد، برای ما تعریف کند. این کتیبهی مشهور که درست ۱۲۰ سال قبل در فاصلهی بیش از ۴۰۰ کیلومتری محل ساختش کشف شد، هماکنون در موزهی لوور پاریس نگهداری میشود. لوح حمورابی، تنها بهدلیل اینکه قانوننامهای باستانی است اهمیت ندارد؛ بلکه مجموعهای از خصوصیات تاریخی است که باعث جذابیت لوح ارزشمند باستانی شده است.
پژوهشگران عقیده دارند قانون حمورابی را شوتروک ناهونته یکم، پادشاهی که پنج قرن پس از پادشاهی حمورابی به شهر سیپار بابل حمله کرد، غارت کرده است. علاوهبراین، اعتقاد بر این است که شوتروک ناهونته برخی از مجموعه قوانین حمورابی را برای اینکه با قوانین دلخواه خودش جایگزین کند، پاک کرده است. بااینحال، هیچ حکاکی روی کتیبهی سنگی انجام نشده است.
تلاش برای بهغارتبردن این کتیبهی باستانی جنبهی رازآلود دیگری نیز به یکی از قدیمیترین و اثرگذارترین قوانین حقوقی تاریخ بشر افزوده است. بنابراین، آنچه حالا در موزهی مشهور شهر پاریس بهنمایش گذاشته شده است، تنها یک لوح ساده نیست؛ بلکه اثری باستانی است که رویدادهای تاریخی بسیاری را از سر گذرانده تا به اینجا برسد.
قانون حمورابی از دوران سلطنت حمورابی تا اثرگذاری روی نظام حقوقی فعلی و تأثیری که بر ادیان پرنفوذی چون یهودیت و مسیحیت گذاشته، شاهکاری بیبدیل و ستایشبرانگیز است که از تلاشهای مضاعف تمدنی کهن برای برقراری نظم و امنیت اجتماعی و سرانجام ایجاد جامعهای پیشرفته و متمدن حکایت میکند.
اشتراک گذاری با دوستان